Best Actor
Best Actor Sam Derakhshani
درباره وبلاگ


sam and assal
آخرین مطالب
نويسندگان

 

 

عکس متعلق است به وب برام هیچ حسی شبیه تو نیست

با تشکر از پرند جووووووووووووووووووونم

------------------------------------------------------

لهجه و بازی نچسب مرضیه و مشکلات فیلم نامه ای به نظر من تنها مشکلاتی بود که توی فصل اول وجود داشت. اما فصل دوم مشکلات تازه تری رو با خودش آورد و اولین مشکلاتی که توی فصل دوم دیده شد بیتا و سینا بودن. بیتا و سینا هر دو از بازیگران نو ظهور هستن که علاوه بر بازی مصنوعی مشکل شخصیتی هم دارن. من دلیل بلبل زبونی سینا رو در برابر نادر و زیور نمی فهمم. به طور طبیعی سینا باید در برابر زیور چرب زبونی میکرد و در برابر نادر دست پایین میگرفت. اما سینا طلب کارانه برخورد میکرد که این فوق العاده غیر عادی بود.

مشکل بعد رفتار صاحبخونه فرید بود که به زور میخواست دخترش رو به فرید بچسبونه. که این امر واقعا یک بی احترامی به دختران بود. مشکل بعدی تضاد در شخصیت هاست. بیتای آب زیرکاه قصه که اینقدر خوب دایی طاها رو فریب میده به همین راحتی فریب سینا رو میخوره و فرید مثبت و سفید قصه برای رسیدن به هدفش یه به قول خودش مفنگی رو طعمه میکنه و با تهدید جاوید ( که به پلیس میگم از من میخواستی زور گیری کنی و میندازمت زندان ) کار خودش رو پیش می بره.

پلیس ها نمی تونن یه بچه رو اونم بعد از بیست سال پیدا کنن. اما فرید با یه عکس به راحتی اون هم بعد از یک روز به یک قدمی باران رسید. حتی فیلم نامه نویس محترم به خودش زحمت نداد حداقل یکی دو روز این موضوع رو عقب بندازه.
بزرگترین مشکل این فصل بارانه. صحبت کردن باران از گل پری و جاوید و کیانوش که از قبل پیش شکیب بودن بدتر شده. اغلب نویسنده ها توی این جور داستان ها سعی میکنن دختر قصه رو که از خانواده محترمش دور مونده دختری ناسازگار اما محبوب جلوه بدن. اما باران قصه ما حداقل تا این جا نتونسته محبوبیتش رو اون طور که باید به دست بیاره.
به علاوه همون سیبیل کافی بود تا کیانوش خاکستری جلوه داده بشه. دیگه نیازی به اون کله فرفری نبود. علاوه بر اینکه توی بچگی کیانوش اثری از موهای فر نبود. با توجه به اینکه بیست سال قبل جاوید خلاف تر از کیانوش بود بهتر بود این قیافه رو برای جاوید درست کنن نه کیانوش. اما حالا جاوید قصه شده یه آدمی که اون طور که توی سریال گفته شد مفنگی و معتاد به نظر نمیاد و قیافه نسبتا بی آزاری داره.
اما دایی طاها که فقط چند روزه از زندان آزاد شده و برگشته چرا باید به این سرعت رضایت بده و خام بشه و همه مال و اموالش رو به اسم بیتا بزنه؟ نادر و زیور که اینقدر زرنگن نمی فهمن که وقتی ماجرای باران رو بشه دایی طاها میتونه همه ی اموالش رو ازشون پس بگیره؟
خنده دارترین قسمت این سریال جا زدن بیتا به جای باران بود. شاید بیست سال گذشته باشه. اما دایی طاها فرمانده جومونگ نبوده که اصلا بچه اش رو ندیده باشه و بعد بیست سال نشناسه. طاها از بچه هفت ساله اش جدا شده بود. یعنی واقعا نفهمید که بیتا باران اون نیست؟

با این وجود این سریال تونسته مخاطب خودش رو جذب کنه و از این بابت باید به حسین سهیلی زاده تبریک گفت و از تمام بازیگران این سریال تشکر کرد.

------------------------------------------------------------------

نویسنده این پست رزا وطن پور

---------------------------------------------------------------

لطفا پست زیر را هم بخوانید

کلیک کنید

نقدسریال اوای باران(2)

 

ازاده زارعی بازیگر نقش باران در سریال اوای باران

 

نویسنده سریال:«آوای باران» بدون تغییر در فیلمنامه روی آنتن می‌رود

سعید جلالی:درباره لهجه سپیده خداوردی به هدف مورد نظر نرسیدیم

سریال آوای باران,بازیگران آوای باران,داستان سریال آوای باران

 

سعید جلالی نویسنده آوای باران به باشگاه خبرنگاران گفت: ایده اولیه این سریال در حد یک خط فکری با موضوع بچه‌های تکدی‌گری، از سوی حسین سهیلی‌زاده من و علیرضا کاظمی پور نویسنده دیگر این مجموعه مطرح شد.پس از آن ما این طرح را با تهیه کننده مطرح کردیم و با گسترش ایده، قصه و فیلم نامه آوای باران را نوشتیم البته کمی از قصه‌های کلاسیک الیورتوئیست را نیز برای پیشبرد قصه چاشنی آن قرار دادیم.

جلالی ادامه داد: خلق قصه و تمامیت آوای باران خلاقیت من و کاظمی پور به صورت کاملا مشورتی است.سریال آوای باران به طور کل بدون تغییر در فیلمنامه روی آنتن می‌رود و اگر تغییری هم در دیالوگ یا سکانس به وجود بیاید با مشورت و هماهنگی، توسط نویسنده بازنویسی می‌شود.

وی درخصوص لهجه‌ شخصیت مرضیه تصریح کرد: این نوع لهجه در فیلم‌نامه نبوده ولی در تعامل میان سپیده خداوردی و کارگردان گویش جنوب کشوری شکل گرفت که البته با توجه به صحبت‌های انجام شده با کارگردان به این گونه لهجه به هدف مورد نظر نرسیدیم،بنابراین با پیش روی قصه در زمان حال این گویش کمتر می‌شود.

جلالی اظهار داشت: در این چند قسمت پخش شده از سریال، هنوز قصه جا نیفتاده،ولی با بازگشت به زمان حال قصه روند خود را طی می‌کند.

این نویسنده درخصوص مشکلات ساخت این مجموعه اظهار داشت: برای تصویربرداری لوکشین‌های مربوط به سال 1370 بدلیل تغییرات زمانی به لحاظ ساختی و تولیدی در تنگنا هستیم و به سختی و در مکان‌های محدود صورت می‌گیرد.البته با پیشرفت قصه و ورود به زمان حال اتفاقات بیشتری در سریال رخ می‌دهد که هم به لحاظ قصه، شخصیت‌ها و تصویری رنگ و بوی بهتری پیدا می‌کند.

 وی درخصوص نویسندگی خود و کاظمی پور گفت: من و کاظمی پور چندین سال است که به صورت گروهی نویسندگی می‌کنیم و تا به حال در سریال‌هایی چون «دلنوازان»، «زمانه» و ... با هم همکاری داشته‌ایم.

وی درخصوص استقبال و موفقیت آوای باران در میان مخاطبان عنوان کرد: آوای باران به دلیل برخورداری از روند یک خطی ساده و پیچیدگی‌های زیاد قصه با استقبالی حتی بیشتر از زمانه روبرو خواهد شد و برای مخاطبان جذاب خواهد بود.

جلالی درخصوص کار با گروه و عوامل این مجموعه اظهار داشت: من از سریال «آخرین دعوت» با سهیلی زاده همکاری داشتم و کار با گروه او به دلیل برخورداری از یک تیم منسجم، بسیار خوب است.از ویژگی‌های کاری سهیلی زاده این است که همه‌ عوامل او چندین سال به صورت یکدست باقی مانده و این جزو موفقیت‌های کاری اوست. سهیلی زاده کار خود را دوست دارد و پشتکار در او موج می‌زند و تمام عوامل را حمایت می‌کند.

وی در پایان درخصوص انتخاب بازیگران خاطر نشان کرد: انتخاب بازیگران به صورت مشورتی بوده،ولی تصمیم نهایی با خود کارگردان بود.

 

 

 

وقتی بیننده اوای باران سردر گم میشود

----------------------------------

طراحی صحنه و لباس در سریالهای ایرانی همیشه با مشکل همراه هست از کلاه پهلوی بگیر تا..............

اما طراح صحنه و لباس اوای باران واقعا بیننده را الزایمری فرض کرده......انگار 20سال قبل یک قرن قبل بوده......هنوز مانتوهای اپل دار ماکسی با اون جیب های بزرگشون شاید تو کمد خیلی ها باشه......حتی لباسهای مجلسی خانمها اپل های بزرگی داشت.........اقایون یقه لباسشون اینقدر باز نبود که زنجیرشون هم معلوم بشه!!!!!!بچه ها ماشین کنترلی نداشتند اونم این مدلیشو........عکسهای فتوشاپی به در و دیوار اطاق بچه ها نبود........ابروهای خانم ها مدلش پهن بود.......20سال دیگه زیور خانم تنها فرقش اینه که بجای روسری شال میپوشه.......کدوم فلسفه ای هست که بازیگران نقش مثبت انقدر بد شخصیت پردازی بشن و بد بازی کنند که بیننده با نقش منفی و خاکستری انس بگیرد...........لهجه جنوبی مرضیه این قدر بد است و شعارهای برادرش انقدر تو ذوق میزند که لاجرم نگاه بیننده میرود بسمت بازیهای ان سمت ادمهای خاکستری که بهتر شخصیت پردازی شدن عالی بازی میکنند........ادمهای خاکستری سریال منطقی هستند زیور اگر باران را به انباری می اندازد خودش ناراحت است و میگوید بچم باران........زیور شخصیتی است که عصبی است اگر با باران هم جروبحث میکند من بیننده کمی به او حق میدهم زیور با بچه خودشم هم مشکل دارد و با شوهرش دعوا دارد باران هم خوب شخصیت پردازی شده دختر بچه پولدار گستاخی که کمی حقش است تنبیه بشود.......نادر نقش ادمهای تازه به دوران رسیده را خوب بازی میکند عصبانیهای او فریادهایش انقدر طبیعی هست و گاهی انقدر مهربان با همسرش و باران هست که دوستش داشته باشی و بگویی تحت فشار زندگی است هر ادمی گاهی عصبانی میشود........از ان سو برادر مرضیه فقط شعار میدهد البته باز بسیار منطقی تر از خواهرش است و خوب هم بازی کرده دیالوگهای او گاهی خوب اما گاهی انقدر شعار زده است که بیننده باورش ندارد ادعای دوستی دارد اما گامی برای دوستش برنمیدارد فقط با این دیالوگ که کاری نمیشود کرد.....در مورد مرضیه تنها میگفت انتخاب او اشتباه بود

سکانس بازار و فرار باران و شک خانمی که کیفش دزدیده شده بود به باران بسیار جالب انگیز بود!!!!!!!!!!

چرا خانمه به باران با اون لباسای شیکش شک کرد؟اصلا چرا باران فرار کرد؟اصلا قدش به کیف اون خانمه میرسید؟

اقای قیصر!!!!!!!!!!!وارد شد و باران را کشید برد داخل اطاقی و بیسکوییت بهش داد و شروع کرد به گفتن دیالوگهای(ابجیم تاج سرمه شومام بغلش)در سکانس بعدی گفت(کسی چپ نیگاش کنه شیکمشو پاره میکنم....)

خدایی مونده بودم گریه کنم یا بخندم..............

این پسربچه7-8ساله شد قیصر سریال فارسی ما............

اقای کاظمی پور از شما بعید بود........

خیلی این قسمتها رو بد نوشتین........

منطقی وجود ندارد باران وقتی خودشو تو اون بازار شلوغ دید باید گریه میکرد باید میترسید از تنهایی خودش نه اینکه بگه(یکی کیف اون خانومه دزدید من ترسیدم...........

باران همش5سالشه......اون پسری که دیدش9ساله بیشتر نیست اما انگار قراره رابین هود اوای باران باشه.......امیدوارم زودتر بریم فصل بعدی سریال..........چون من یکی دلم برای این بچه های مثلا بیچاره ای که شما شخصیت پردازی کردین و اقای سهیلی زاده جلو دوربینش اورده نه تنها نسوخت بلکه توی ذوقم خورد...چون همه چیز مصنوعیه .......چون رنگهای روشن صحنه شما چشم ادمو اذیت میکنه......سریال الیورتویست و صحنه های فقرش لباسهای کثیف و پاره بچه ها را با اوای باران مقایسه کنید........درسته شاید یک قرن زمان گذشته و حتی مکان هم متفاوته لندن و تهران.....اما شما فقر را در الیورتویست را باور میکنید اما فقر اوای باران را نه......تنها دلیلش هم بنظر من رنگ لباسها طراحی صحنه بد گریم بد و دیالوگهای افتضاح این سکانسها بود........

 

 

 

وقتی دیالوگهای مردان لات(ببخشید)از زبان دو پسربچه8-9ساله میشنوید طبیعی است به دل نمیشیندحیف بازی خوب بچه ها  با این دیالوگهای بد.........

فکر کنم اسم این سریال باید اوای درخشانی و چرخنده میبود چون واقعا بازیهای خوب و بی نقصی داشتند وتا اینجای کار برگ برنده سهیلی زاده هستند

اوای باران سریالی است که با وجود تمام ایراداتش باز بیننده مشتاق به دیدن ادامه ان است پس میتوان گفت سریال موفقی تا اینجای کار بوده است

-----------------------------------

لطفا پست زیر را هم ببینید

تنهایی در اوای باران

 

 

اقاااااااااااااااااسااااااااااااااااااااااام تو این سریال همش عصبانی هستین چرا؟؟؟؟؟؟؟

شما تو تلویزیون عصبانی میشین ما تو خونه خودمون میترسیم

برای خواندن اطلاعات بیشتر درباره این سریال پستهای زیر را بخونید

روی پستهای زیر کلیک کنید

سیلی درخشانی به خیرابی

پخش سریال اوای باران

عکسها متعلق است به وب my star

لطفا پست زیر را حتما ببینید3تا عکس قشنگ از اوای باران که قبلا گذاشتم

کلیک کنید

 عکسهای سام درخشانی در اوای باران

 

 

 

سام درخشانی و الهام چرخنده در نمایی از اوای باران

تکدیگری در آوای باران

سریال تلویزیونی «آوای باران» هم به کارگردانی سهیلی‌زاده مراحل تصویربرداری را سپری می‌کند. پخش این سریال از اواخر آذرماه شروع می‌شود. این سریال در ۴۰ قسمت موضوع تکدیگری را از زاویه‌ای جدید بررسی می‌کند.

سریال آوای باران داستان زندگی دختری به نام باران است که به دلیل قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف، درگیر ماجراهایی می‌شود و سیر حوادث، او را در مسیر جدیدی از زندگی قرار می‌دهد.

نقش اصلی این سریال را آزاده زارعی بازی می‌کند. زارعی پیش از این در فیلم «آمین خواهیم گفت» به‌کارگردانی سامان سالور بازی کرده است.

نقش‌های اصلی این سریال را ثریا قاسمی (مادربزرگ)، حمیدرضا پگاه (طاها پدر باران)، سام درخشانی (نادر و خواهرزاده طاها)، الهام چرخنده (همسر نادر)، مهران احمدی (شکیب)، سپیده خداوردی (مرضیه خواهر مرتضی)، امیر دژاکام (مرتضی)، سیاوش خیرابی (فرید) و مهران رنجبر (کیانوش) بازی می‌کنند.

داستان سریال تلویزیونی آوای باران در دو مقطع اتفاق می‌افتد. بخش اول داستان در سال ۷۰ روایت می‌شود و بخش دوم در زمان حال می‌گذرد. برای تصویربرداری این سریال بخش‌های قدیمی تهران مربوط به دو دهه پیش بازسازی شده است. علاوه بر آن گریم برخی بازیگران نیز طراحی خاصی دارد. سازندگان سریال برای درک بهتر موضوع باندهای تکدیگری تحقیقات مستند انجام داده‌اند.

این مجموعه نگاهی آسیب‌شناسانه به این معضل اجتماعی دارد، معضلی که به شکلی وسیع در جامعه شاهد آن هستیم و به شکلی حل نشده باقی مانده است.

فیلمنامه این سریال را علیرضا کاظمی‌پور و سعید جلالی می‌نویسند.

پخش بزودی از شبکه سوم سیما

رها=چند تا بازیگر مشهور ترک هم در سکانسهایی که در ترکیه فیلمبراری شده بازی کردند اما عوامل سریال گفتند توضیحی در این زمینه نمیدند تا زمان پخش سریال یعنی یک جوری نه تایید کردند نه تکذیب!!!!!!!!!!!اما اخیرا از طرف رسانه های خبری تایید شده!!!!!!!!(من کلا مخالفم چرا ما هی دوربین میبریم ترکیه فیلم میگیریم؟؟؟؟؟؟چرا فیلمنامه های ما باید حتما یک سکانسهایی در خارج انهم در ترکیه داشته باشند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 104 صفحه بعد
پيوندها